بازدید امروز : 479
بازدید دیروز : 62
یاد خدا چگونه است و چه کنیم یاد خدا را در دل زنده نگاه داریم؟
یاد خدا که همان «ذکر» باشد یکی از ویژگیهای معتقدان حقیقی خداوند متعال است که در قرآن کریم نیز به این حقیقت اشاره گردیده و دستور به یاد نمودن خدا و عدم فراموشی حضرت حق تعالی را داده و حتی در قسمتی از آیات نیز انسان را متوجه این امر کرده که اگر می خواهی من(خدا) شما را فراموش نکنم، پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم. امیر المؤمنین علیه السّلام نیز یکی از ویژگیهای متّقین را «ذکر» و به یاد خدا بودن نامیده است که متقین کسانی هستند که صبح میکنند در حالی که تمام همّت و تلاششان در یاد خدا و ذکر اوست.
تعریف ذکر و یاد خدا بودن:
ذکر در لغت به معنی حفظ معنای یک شی یا حاضر کردن آن معنی میباشد و علاوه بر آن حفظ معنای یک چیزی یا به خاطر فراموشی است یعنی ما یک چیزی را به یاد میآوریم به خاطر این که فراموش کرده بودیم و با به یاد آوردن دوباره آن، از فراموشی آن مطلب رهایی جستهایم و یا به خاطر ادامه حفظ است. پس ذکر به هر دو معنی در مورد مومنین این است که مومنین پیوسته یاد خدا را هم در زبانشان تکرار میکنند و زبانشان به ذکر خداست و هم قلبشان. چنان که در آیه 205 اعراف نیز به این مطلب اشاره شده که (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خیفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلین) «پروردگارت را در دل خود، از روى تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن و از غافلان مباش!»
انواع ذکر و یاد خدا:
از مطالب بالا چنین نتیجه گیری میشود که ما دو نوع ذکر داریم: یک ذکر لفظی و زبانی مانند گفتن الله اکبر، گفتن سبحان الله، لااله الا الله گفتن و...
دیگری ذکر قلبی، و آن به این معناست که آدمی با تمام وجودش به یاد خدا باشد چه در ظاهر و چه در باطن، و در همه اعمالی و رفتارش، رضای خدا را مدّ نظر داشته باشد و او را ناظر بر اعمال خویش ببیند و از انجام اعمالی که میداند مورد رضایت خداوند نیست، دوری کند. که این ذکر نوع بهتر از ذکر زبانی و لفظی است.
چنانکه رسول خدا صلی الله علیه وآله در ضمن وصیتهای خویش به امیر المؤمنین علیه السّلام فرموده است: «و در هر حال به یاد خدا باش و یاد خدا ـ تنها ـ سبحان الله و الحمد لله و لااله الا الله و الله اکبر نیست، بلکه یاد خدا آن است که شخص، هنگام روبرو شدن با حرام، از خدا بترسد و آن را ترک گوید.» پس اهل ذکر کسانی هستند که خود را در محضر خداوند متعال حاضر میبینند و به غیر خدا توجهی ندارند. در حدیث معراج یکی از ویژگیهای مؤمنان را ذکر داشته و بیان میدارد که « لذت این دسته از اهل بهشت به عذاب و شراب بهشتی نیست بلکه به یاد خداوند و گفتگوی با اوست.»
مصادیق ذکر
قرآن کریم:
خداوند متعال در آیه یک سوره اعراف، قرآن را ذکر معرفی نموده و بیان میدارد که (کِتابٌ أُنْزِلَ إِلَیْکَ فَلا یَکُنْ فی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِکْرى لِلْمُؤْمِنین) ؛ «کتابی است که به سوی تو فرستاده شد تا این که تو از آن دلتنگ نبوده باشی و به واسطه آن مردم را بترسانی و (قرآن) ذکری است برای مومنین» و باز در سوره حجر آیه ششم نیز میفرماید: (وَ قالُوا یا أَیُّهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ) ؛ «و گفتند ای کسی که برایش ذکر نازل شده» بر این اساس، کسانی که اهل ذکر واقعی هستند اهل قرآن نیز میباشند و در قرآن نگاه کرده به دستوراتش عمل میکنند. و شاید بر این مبناست که قرآن دستور میدهد که از اهل ذکر سوال کنید چرا که اینها قرآن را خوانده و از دستوراتش اطلاع دارند.
پیامبر اکرم:
خداوند متعال علاوه بر قرآن، رسول خدا صلی الله علیه وآله را نیز به عنوان ذکر معرفی نموده از جمله در آیه 54 سوره قلم:(وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمین) «میگویند او ـ پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله ـ دیوانه است و او نیست جز ذکر دو عالم» پس ایشان نیز یکی از مصادیق ذکر است.
نماز:
یکی دیگر از مصادیق کامل ذکر، نماز میباشد زیرا نماز علاوه بر ذکر زبانی بودنش، مصداق اطاعت از حضرت حق نیز میباشد. چنانچه پس از مبعوث شدن حضرت موسی به پیامبری در سوره طه آیه 14 میفرماید: که نماز را برای یاد من به پا دار! (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری) چون بر اساس آیه152 سوره بقره نتیجه یاد خدا را یاد شدن خودمان از طرف خداوند دانسته است. (فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لی وَ لا تَکْفُرُونِ) در حدیثی قدسی نیز میخوانیم که من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند. در حدیثی از امام صادق داریم که خداوند میفرماید: «فرزند آدم مرا در نفس خود یاد کن تا تو را در نفس خود به یاد آورم، فرزند آدم مرا در خلوت یاد کن تا تو را در خلوت یاد کنم. مرا در جمع یاد کن تا تو را در جمعی که بهتر از جمع تو هست یاد کنم». و همچنین در اکثر آیات قرآن پس از ذکر خدا، نماز را به عنوان بهترین مصداق ذکر میشمارد در آیه 37 سوره نور خوانیم که: (رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصار) « مردانی که نه تجارت و نه معاملهای آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و ادای زکات غافل نمیکند.»
نماز جمعه:
در سوره جمعه آیه نهم، نماز جمعه نیز به عنوان یکی از مصادیق ذکر خدا معرفی شده است. (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ) «اى کسانى که ایمان آوردهاید! هنگامى که براى نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوى ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این براى شما بهتر است اگر مىدانستید!»
فواید ذکر
جلب توجه خدا:
هچنان که گفتیم یکی از فایدههای یاد خدا بودن، این است که خداوند نیز به یاد ما خواهد بود که در یاد خدا بودن، همانا توجه خاص و ویژه خداوند به بنده میباشد در آیه 152 سوره بقره نیز که بالاتر به آن اشاره کردیم آمده است: «مرا یاد کنید، شما را یاد کنم.»
زنده و نورانی شدن قلبها:
امام سجاد علیه السلام میفرماید: « خدایا! با یاد تو قلبم زنده میشود.» و امیر المؤمنین علیه السّلام نیز میفرمایند: « کسی که خدای سبحان را یاد کند خداوند نیز قلبش را زنده میکند و عقل و خرد او را نور میبخشد.»
آرامش روانی:
خدا کسی است که بالاتر از او کسی دیگر نیست، همه کارها را میتواند انجام دهد، انسان را از سختیهای غیر قابل تحمل نجات دهد، پس کسی که به چنین خدایی معتقد شد و پیوسته با یاد چنین خدایی زندگی کرد هیچ وقت در برابر مشکلات مالی، اجتماعی و روحی و روانی، خم به ابرو نیاورده و با توکل بر خدا، بر تمام مشکلات پیروز خواهد شد و با اعتماد به خدا، قلبش را نیز آرامش میدهد؛ در آیه 28 سوره رعد نیز به این مطلب اشاره شده که: (الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب) ؛ « آنان که ایمان آوردهاند و دلهایشان با یاد خدا آرام میگیرد بدانید که تنها با یاد خداست که دلها آرامش مییابد.» و در آیه 201 سوره اعراف نیز بیان گردیده که: (إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون) ؛ «پرهیزگاران هنگامى که گرفتار وسوسههاى شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) مىافتند و (در پرتو یاد او، راه حق را مىبینند و) ناگهان بینا مىگردند.»
پرتو یاد خدا گر دهد آرایش دل
بگذرد عمر تو در سایه آسایش دل
ثروت و مال نبخشد به دل آرام و قرار
که از آن زاد، پریشانی و آلایش دل
هست تنها به خداوند قسم یاد خدای
ما به راحت و آرامش و آسایش دل
محبت خدا
انسانی که پیوسته به یاد خداست، محبت الهی در قلبش جا میگیرد. چنانکه در زندگی روزمره نیز چنین است که اگر انسان در تمامی ساعات، شخص خاصی را در خاطر داشته باشد، کم کم محبت او در قلبش حاکم میشود. در روایت نیز آمده است: «هر کس خدا را زیاد یاد کند، محبت خدا در قلبش حاکم میشود.»
جمع بندی و نتیجه:
پس با توجه مطالب گفته شده ذکر خدا تنها ذکر زبانی نیست بلکه یک مرتبه بالاتر از آن، ذکر قلبی را نیز شامل میشود. و آشکار گردید که کسی که ذکر خدا را میگوید باید به دستورات قرآن، پیامبر اکرم نیز توجه کامل را نماید و فقط با الله اکبر گفتن، خودش را دلخوش ننماید، بلکه ذکر لفظی مقدمهای به ذکر عملی انسان باید باشد و این که مصداق ذکر، قرآن و پیامبر و نماز میباشد و ذاکر و ذکر گوینده باید اهل قرآن، عمل کننده به سیره پیامبر اکرم و نماز خوان نیز باشد و آخر این که نتیجه ذکر به خودمان بر میگردد و آن این که ما به توسط داروی ذکر، از بیماری قرن اخیر، که استرس و اضطراب میباشد رهایی خواهیم یافت.
پس در مواقعی که انسان مشغول عبادت های رسمی شبانه روزی است باید دقت کند با توجه و حضور قلب انجام شود و در زمانهای دیگر هم همین که خدا را در زندگی خود حاضر و ناظر بداند و رعایت حدود اسلامی را در کار، معامله، تدریس، نگاه، رفت و آمد و... رعایت کند و مراقبت کند که هر روز این حضور بیشتر شود کم کم یاد خدا در همه اوقات برای او حاصل می شود.
توجه به این موارد و نظایر آن به ما این معرفت و بینش را میدهد که «یاد خداوند» لزوما ذکر لفظی نیست تا منافاتی با کارهای روزمره از قبیل تحصیل داشته باشد بلکه عمده ذکر قلبی مورد نظر است. به علاوه اگر کارهای روزمره از قبیل درس خواندن با انگیزه الهی باشد، ذکر الله و یاد خداوند قلمداد میشود.
برنامه عبادى زیر را عمل کنید که براى یاد خدا بسیار مؤثر است:
1ـ مراقبه و محاسبه: در آغاز هر کارى کمى مکث کنید اگر واجب است حتما انجام دهید اگر حرام است حتما ترک کنید و اگر نه حرام است نه واجب در انجام و ترک آن مختارید. این سه چیز را قبل از انجام هر کارى مشخص کنید سپس انجام دهید. اصل این توجه و مراقبه چندین فایده دارد:
اولاً: انسان به حرام نمىافتد و نیز واجبى از او ترک نمىشود. ثانیاً: انسان را از غفلت شبانهروزى مىگیرد. ثالثا: ترک حرام و فعل واجب به قصد قربت خود عبادت به حساب مىآید مىتوان فعل تمام واجبات و ترک تمام محرمات را به قصد قربت انجام داد. حتى افعالى که نه واجب هستند نه حرام مىتوان با قصد قربت آنها را عبادى کرد مثلاً: خوابیدن با این قصد باشد که تجدید نیرو شود تا انسان عبادت خدا کند و... شب به محاسبه بنشیند که آیا مراقبه طول روز را خوب انجام داده یا نه. اگر خوب انجام داده و نه تنها در اول هر کارى مراقبهاش را انجام داده بلکه آن کار را طبق مراقبه انجام داده مثلاً اگر در اول فهمید فلان کار حرام است در عمل هم آن را ترک کرده یا اگر در اول فهمید واجب است در عمل آن را انجام داده اینجا شکر خداى را هر چند زبانى به جا آورد و اگر خوب انجام نداده علتیابى کند تا به مرور نقصها و علت عدم موفقیت را کشف کند تا بعد از سالها به جایى برسد که حتى یک گناه از او صادر نشود و خلاصه این که مدار مراقبه و محاسبه شما انجام واجبات و ترک محرمات مىباشد.
امیر المؤمنین علیه السّلام مىفرمایند: «ان هذه النفس لامارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ همانا این نفس پیوسته به بدى و زشتى امر مىکند پس هر کسى آن را مهمل به حال خود واگذارد (ولى او انسان را رها نمىکند و) او انسان را به سمت گناهان مىکشاند»، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سر الاسراء، استاد على سعادتپرور، ج 1، ص 305، روایت20).
بنابراین مراقبه و محاسبه را باید جدى گرفت که از اساسىترین دستورات اخلاقى و سازنده مىباشد.
1 ـ نماز اول وقت: اگر کار اهمى با نماز اول وقت در تعارض نباشد نماز اول وقت را ترک نکنید. روایات و نیز بزرگان نماز اول وقت را اکیدا سفارش کردهاند. امام صادق(ع) مىفرمایند: «لکل صلاة وقتان: اول و آخر، فاول الوقت افضله و لیس لاحد ان یتخذ آخر الوقتین وقتا الا من علة و انما جعل آخرالوقت للمریض والمعتل و لمن له عذر و اول الوقت رضوان الله و آخر الوقت عفوالله؛ براى هر نمازى دو وقت است: اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضیلتتر است و براى کسى نشاید که آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ کند مگر از روى علتى و آخر وقت فقط براى شخص بیمار و ناتوان و کسى که داراى عذرى است مىباشد و اول وقت خشنودى خدا را در بردارد ولى آخر وقت عفو خدا را»، (میزانالحکمه، ج 5، ص 401، روایت 10390).
2 ـ مستحبات نشاطآور: از میان مستحبات از نمازهاى نافله گرفته تا دعاى کمیل و ندبه و... فقط و فقط آنهایى را انجام دهید که براى شما نشاطآور است و از تحمیل نفس بر مستحبات پرهیز کنید فقط به اقبال قلب بنگرید هر عمل مستحبى که قلب بدان اقبال داشت و بر اینان نشاطبخش و حالآور بود به همان اکتفا کنید، حتى نسبت به نماز شب که سفارش زیادى شده است اگر نشاط نداشتید یا اصلاً نخوانید یا خیلى خیلى خلاصه در ظرف ده دقیقه تمام یازده رکعت را با حذف مستحبات بخوانید.
3 ـ توسل به ائمه معصومین علیهم السّلام گاه گاهى مخصوصا به اقتضاى حال و اقبال قلب به ائمه معصومین(ع) توسل جویید و توفیق و حاجات خود را از آن معادن کرم بخواهید.
4 ـ دائمالوضوء: سعى کنید همیشه وضودار باشید و اگر براى شب قبل از خواب وضو بگیرید کافى است و چنانچه نیمه شب براى کارى برخاستید و خواستید دوباره بخوابید وضو لازم نیست.
5 ـ زیارت اهل قبور: هفتهاى یک بار به زیارت اهل قبور مؤمنین و شهداى عزیز بروید و اگر وقت خلوتى را انتخاب کنید تا تأمل بیشترى کنید و گذرا بودن دنیا بیشتر در دلتان جا افتد خیلى بهتر است هدف این است که دل تکان بخورد و رغبت خود را به دنیا کم کند و به فکر آخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد.
6 ـ آنچه موجب میشود که انسان از اندیشیدن در کمالات والای انسانی غافل گردد, دلبستگی به دنیا و لذتهای دنیوی است. تا زمانی که این دلبستگی ها وجود دارد از این امور بی خبریم. در حدیث معراج, خداوند به پیامبرش میفرماید: یا احمد لو صلی العبد صلاة اهل السماء و الارض و یصوم صیام اهل السماء و الارض و یطوی عن الطعام مثل الملائکه و لبس لباس العابدین ثم اری فی قلبه من حب الدنیا ذرة او سمعتها او رئاستها او صیتها او زینتها لایجاورنی فی داری و لانزعن من قلبه محبتی و لاظلمن قلبه حتی ینسانی و لا اذیقه حلاوة محبتی؛) طبرسی، مستدرک الوسائل، ج12، باب61، ص36 «ای احمد, اگر بنده همانند اهل آسمان و زمین عبادت کند و مانند اهل آسمان و زمین روزه بگیرد, و چون ملائکه از غذا دست بشوید و لباس عبادت کنندگان بر تن کند ولی در قلبش ذرهای علاقه به دنیا, شهرت, ریاست, آوازه یا زیور دنیا باشد به جوار من راه نمییابد و از قلبش محبت نسبت به خود را بر میکنم تا آنجا که مرا فراموش کند و شیرینی محبت به خودم را به او نمیچشانم».
توجه به شرایط تاثیر گذاری ذکر:
تأثیرگذارى ذکر خدا بر دل امرى قطعى و حتمى است؛ ولى میزان تأثیر هر علتى به قوت و ضعف آن بستگى دارد.
تأثیر علت قوى نیرومند است و تأثیر علت ضعیف ضعیف. با توجه به مراتب متعدد ذکر، میزان تأثیر آن بر افراد نیز بسیار متفاوت است. چه بسا میزان تأثیر مراتب پایین ذکر بسیار نامحسوس باشد.
میزان تأثیرپذیرى دلها متفاوت است. هراندازه قلب انسان پاکتر و از اوصاف زشت و کنشهاى نکوهیده پیراستهتر باشد، از تابش انوار الاهى بیشتر بهره مىبرد و اطمینان و سکینه افزونترى دریافت مىکند.
بنابراین، براى اطمینانپذیرى بیشتر باید به راهکارهاى زیر پایبند بود:
الف) بسنده نکردن به ذکر زبانى، سرایت دادن آن به قلب و از ژرفاى ضمیر و سرائر وجود ذکر خدا گفتن.
ب) خالص ساختن ذکر براى خدا و تصفیه آن از شوائب نفسانى مانند ریا و سمعه
ج) پیراستن نفس از عیوب و رذائل و صفا بخشیدن به آن از طریق اجراى صحیح وظایف دینى و ترک گناهان.
چند توصیه اخلاقی:
با توجه به ضرورت رعایت مطالب فوق در تاثیرگذاری ذکر و یاد خدا رعایت موارد ذیل نیز در پیشرفت ابعاد اخلاق مؤثر خواهد بود:
1. با دوستان پاک و با تقوا رفاقت کنید. 2. از دوستانى که حریم حدود الاهى را مىشکنند به شدت بپرهیزید. 3. در مجالس دعا و محافل موعظه و نماز جماعت شرکت کنید. 4. از پرخورى و نیز غذاهاى چرب و پرانرژى و تحریک کننده پرهیز کنید. 5 . از مشاهده صحنههاى مهیج و تحریک کننده دورى گزینید و حتى بدان نیندیشید. 6. ورزش را در برنامه منظم و روزانه خود قرار دهید. 7. سعى کنید هیچ گاه تنها نشوید. 8 . برنامه منظم مطالعاتى براى خود قرار دهید و بکوشید فرصتهاى خود را با تفکر و مطالعه مناسب پر کنید. 9. هفتهاى یک یا دو روز روزه بگیرید. 10. پرهیز از آرزوهاى دور و دراز و سراب گونه.11. پرهیز از شرکت در مجالس پر زرق و برق 12. ساده زیستى در زندگى خویش.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید